قالب خیلی سادست!؟اشکالی نداره,یه مدتم اینجوری.خسته شدم انقد دنبال قالب خوب گشتم خب!!

به مناسبت افتتاح قالب جدید شعری بخونید از  "اندیشه فولادوند".ممکنه یه چند تا شعر پشت هم ازش بزارم واسه این که تازه تو دفترم دیدم و نمی خوام باز یادم بره اینجا  نوشتنشون.

 

 ناگهان قل خوردم امشب در کفن عالیجناب
خوف دارم از مرور این سخن عالیجناب
عاشقم کردید و رفتید و غزل تزریق شد
در شعورم مثل خون اهرمن عالیجناب
خودکشی کردم پس از بدرودتان در آینه
اعترافی تلخ با ضعفی خفن عالیجناب
آن تپانچه، یک گلوله، این شقیقه، حکم تیر
یادتان می‌آید اصلا" اسم من عالیجناب؟!
عشق را تفسیر کردید از ازل تا آن اتاق
با ولع از تیشه بر سر کوفتن عالیجناب
یادتان می‌آید آن شب بحث‌مان حول چه بود؟
حول افلاطون و عُشاق کهن عالیجناب
من که قلابم به قلاب شما افتاده بود
دفن گشتم در شما بی‌گورکن عالیجناب
من که از جغرافی بد اخم‌ها می‌آمدم
بی‌هوا عاشق شدم از روح و تن عالیجناب
خب شما جذاب بودید و سخن‌دان و بلد
لحن‌تان ذاتن پر از مُشک خُتن عالیجناب
جانم از شوق زیارت پشت لب‌ها حبس بود
لب گشودم جان بر آمد از دهن عالیجناب
با شما کمبودهایم رنگ عرفان می‌شدند
چشم‌تان ناموس بود عین وطن عالیجناب
عاشقم کردید، نفرین بر شما... "اندیشه" مُرد
یادتان می‌آید اصلا" اسم من عالیجناب؟

                                                            اندیشه فولادوند

 



تاريخ : پنج شنبه 17 مهر 1392برچسب: ناگهان قل خوردم امشب در کفن عالیجناب,اندیشه فولادوند,شعر اندیشه فولادوند, | 23:49 | نویسنده : milad daryaee |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد

  • دانلود کتاب
  • وکیل